محل تبلیغات شما

چای گرم



راستی

"خیال" تو کار و زندگی ندارد؟

که مدام در سر من جا خوش کرده است؟

.

.

این از نوشته های قبلیم هس!!یه ادامه کوچولو هم داره .

 از اینجور متنها زیاد دارم. یه بار فکر کردم کتابش کنم!! حالا خیلی خاص هم نیست ولی خوب برای خودم که جمع و جور میشه!!

معمولا این چیزهارو دوست ندارم منتشر کنم!! ولی دیگه گذاشتم!


تو پست قبلی نوشتم "خدایا برام خدایی کن!" وقتی داشتم مینوشتم میدونستم چیزی که اینجا بنویسم رو خدا رد نمیکنه. اومدم بگم که خدا برام حسااااابی خدایی کرد. مثل مادری که به زور یه جسم تیز رو از بچش می گیره، بچه گریه می کنه، زار میزنه ولی بعد حالش خوبه.نه انصاف نیست، خیلی بیشتر از اون مادر مهربان، خدا برام مهربونی کرد! شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود این گمان نبود (گویا مال کشکول شیخ بهایی ) نمیدونم این مرحله از زندگی رو چطور گذروندم،

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مدیون شهدا